Sooreh النساء
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَ خَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَ بَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَ نِسَآءٗ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَ ٱلۡأَرۡحَامَ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ اى مردم! از [مخالفت با فرمانهاى] پروردگارتان بپرهيزيد، آنكه شما را از يك تن آفريد و جفتش را [نيز] از [جنس] او پديد آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسيارى را پراكنده و منتشر ساخت. و از خدايى كه به نام او از يكديگر درخواست مىكنيد. پروا كنيد و از [قطع رابطه با] خويشاوندان بپرهيزيد. يقينا خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است.
وَ ءَاتُواْ ٱلۡيَتَٰمَىٰٓ أَمۡوَٰلَهُمۡ وَ لَا تَتَبَدَّلُواْ ٱلۡخَبِيثَ بِٱلطَّيِّبِ وَ لَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَهُمۡ إِلَىٰٓ أَمۡوَٰلِكُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ حُوبٗا كَبِيرٗا
2اموال يتيمان را [پس از رشدشان] به آنان بدهيد، و [اموال] پست و بىارزش [خود] را با [اموال] مرغوب و با ارزش [آنان] عوض نكنيد؛ و اموالشان را با ضميمه كردن به اموال خود نخوريد؛ زيرا آن گناهى بزرگ است.
وَ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِي ٱلۡيَتَٰمَىٰ فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَ ثُلَٰثَ وَ رُبَٰعَ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ
3واگر مىترسيد كه نتوانيد در مورد دختران يتيم [در صورت ازدواج با آنان] عدالت ورزيد، بنابراين از [ديگر] زنانى كه شما را خوش آيد دو دو و سه سه و چهار چهار به همسرى بگيريد. پس اگر مىترسيد كه با آنان به عدالت رفتار نكنيد، به يك زن يا به كنيزانى كه مالك شدهايد [اكتفا كنيد]؛ اين [اكتفاى به يك همسر عقدى] به اينكه ستم نورزيد و از راه عدالت منحرف نشويد، نزديكتر است.
وَ ءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَةٗ فَإِن طِبۡنَ لَكُمۡ عَن شَيۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَكُلُوهُ هَنِيٓٔٗا مَّرِيٓٔٗا
4ومهريه زنان را به عنوان هديهاى الهى با ميل و رغبت [و بدون چشم داشت و منت گذارى] به خودشان بدهيد؛ واگر چيزى از آن را با ميل و رضايت خود به شما ببخشند، آن را حلال و گوارا بخوريد.
وَ لَا تُؤۡتُواْ ٱلسُّفَهَآءَ أَمۡوَٰلَكُمُ ٱلَّتِي جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمۡ قِيَٰمٗا وَ ٱرۡزُقُوهُمۡ فِيهَا وَ ٱكۡسُوهُمۡ وَ قُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا
5و اموالتان را كه خدا مايه قوام و برپايى [زندگى] شما گردانيده به سبك مغزان ندهيد، ولى آنان را از درآمد آن بخورانيد و لباس بپوشانيد و با آنان به صورتى شايسته و پسنديده سخن گوييد.
وَ ٱبۡتَلُواْ ٱلۡيَتَٰمَىٰ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغُواْ ٱلنِّكَاحَ فَإِنۡ ءَانَسۡتُم مِّنۡهُمۡ رُشۡدٗا فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡ وَ لَا تَأۡكُلُوهَآ إِسۡرَافٗا وَ بِدَارًا أَن يَكۡبَرُواْ وَ مَن كَانَ غَنِيّٗا فَلۡيَسۡتَعۡفِفۡ وَ مَن كَانَ فَقِيرٗا فَلۡيَأۡكُلۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِ فَإِذَا دَفَعۡتُمۡ إِلَيۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡ فَأَشۡهِدُواْ عَلَيۡهِمۡ وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا
6و يتيمان را [نسبت به امور زندگى] بيازماييد تا زمانى كه به حد ازدواج برسند، پس اگر در آنان رشد لازم را يافتيد اموالشان را به خودشان بدهيد و آن را از [ترس] آنكه مبادا به سن رشد رسند [و از شما بگيرند] به اسراف وشتاب مخوريد. و [از سرپرستان ايتام] آنكه توانگر است بايد [از تصرف در مال يتيم به عنوان حق الزحمه] خوددارى كند؛ و هر كه تهيدست است به اندازه متعارف مصرف نمايد؛ وهنگامى كه خواستيد اموالشان را به خودشان بدهيد [براى آنكه در آينده اختلاف و نزاعى پيش نيايد] بر آنان گواه بگيريد؛ و خدا براى محاسبه كافى است.
لِّلرِّجَالِ نَصِيبٞ مِّمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَ ٱلۡأَقۡرَبُونَ وَ لِلنِّسَآءِ نَصِيبٞ مِّمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَ ٱلۡأَقۡرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنۡهُ أَوۡ كَثُرَ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا
7براى مردان از آنچه پدر و مادر و نزديكان [پس از مرگ خود] به جاى مىگذارند سهمى است؛ و براى زنان هم آنچه پدر و مادر و نزديكان به جاى مىگذارند سهمى است، اندك باشد يا بسيار، سهمى است لازم وواجب.
وَ إِذَا حَضَرَ ٱلۡقِسۡمَةَ أُوْلُواْ ٱلۡقُرۡبَىٰ وَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ وَ ٱلۡمَسَٰكِينُ فَٱرۡزُقُوهُم مِّنۡهُ وَ قُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا
8چون هنگام تقسيم كردن ارث، خويشاوندان و يتيمان و مستمندان حاضر شدند چيزى از آن را به ايشان بدهيد، و با آنان سخنى شايسته و پسنديده گوييد.
وَ لۡيَخۡشَ ٱلَّذِينَ لَوۡ تَرَكُواْ مِنۡ خَلۡفِهِمۡ ذُرِّيَّةٗ ضِعَٰفًا خَافُواْ عَلَيۡهِمۡ فَلۡيَتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ لۡيَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدًا
9و كسانى كه اگر فرزندانى ناتوان پس از خود به جاى مىگذارند، بر آنان [از ضايع شدن حقوقشان] بيم دارند، بايد [از اينكه حقوق يتيمان ديگران را ضايع كنند] بترسند. پس لازم است [نسبت به شأن يتيمان] از خدا پروا كنند، و [درباره آنان] سخنى درست و استوار گويند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ نَارٗا وَ سَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا
10بىترديد كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مىخورند، فقط در شكم خود آتش مىخورند، و به زودى در آتش فروزان در آيند.
يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ فِيٓ أَوۡلَٰدِكُمۡ لِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ فَإِن كُنَّ نِسَآءٗ فَوۡقَ ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَ إِن كَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُ وَ لِأَبَوَيۡهِ لِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُۥ وَلَدٞ فَإِن لَّمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَ وَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُۥٓ إِخۡوَةٞ فَلِأُمِّهِ ٱلسُّدُسُ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصِي بِهَآ أَوۡ دَيۡنٍ ءَابَآؤُكُمۡ وَ أَبۡنَآؤُكُمۡ لَا تَدۡرُونَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ لَكُمۡ نَفۡعٗا فَرِيضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا
11خدا شما را درباره [ارث] فرزندانتان سفارش مىكند كه سهم پسر مانند سهم دو دختر است. و اگر [ميراثبران ميت] دخترند و بيش از دو دختر باشند، سهم آنان دو سوم ميراث است؛ و اگر يك دختر باشد، نصف ميراث سهم اوست. و براى هر يك از پدر و مادر ميت چنانچه ميت فرزندى داشته باشد، يك ششم ميراث است؛ و اگر فرزندى نداشته باشد، و [تنها] پدر و مادرش ارث مىبرند براى مادرش يك سوم است [و باقىمانده ميراث سهم پدر اوست] و اگر ميت برادرانى داشته باشد، سهم مادرش يك ششم است. [همه اين سهام] پس از وصيتى است كه [نسبت به مال خود] مىكند، يا [پس از] دينى است [كه بايد از اصل مال پرداخت شود.] شما نمىدانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [بنابراين اختلاف سهمها شما را نگران نكند و موجب اعتراض نشود]. [اين تقسيم بندى] فريضهاى از سوى خداست؛ زيرا خدا همواره دانا و حكيم است.
وَ لَكُمۡ نِصۡفُ مَا تَرَكَ أَزۡوَٰجُكُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٞ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٞ فَلَكُمُ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡنَ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصِينَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖ وَ لَهُنَّ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَكۡتُمۡ إِن لَّمۡ يَكُن لَّكُمۡ وَلَدٞ فَإِن كَانَ لَكُمۡ وَلَدٞ فَلَهُنَّ ٱلثُّمُنُ مِمَّا تَرَكۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ تُوصُونَ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٖ وَ إِن كَانَ رَجُلٞ يُورَثُ كَلَٰلَةً أَوِ ٱمۡرَأَةٞ وَ لَهُۥٓ أَخٌ أَوۡ أُخۡتٞ فَلِكُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ فَإِن كَانُوٓاْ أَكۡثَرَ مِن ذَٰلِكَ فَهُمۡ شُرَكَآءُ فِي ٱلثُّلُثِ مِنۢ بَعۡدِ وَصِيَّةٖ يُوصَىٰ بِهَآ أَوۡ دَيۡنٍ غَيۡرَ مُضَآرّٖ وَصِيَّةٗ مِّنَ ٱللَّهِ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٞ
12نصف ميراثى كه همسرانتان به جاى مىگذارند، اگر فرزندى نداشته باشند براى شماست، و اگر فرزندى داشته باشند يك چهارم ميراث حق شماست، پس از وصيتى كه نسبت به مال خود مىكنند يا [پس از] دينى [كه بايد از اصل مال پرداخت شود]. و براى زنانتان چنانچه فرزندى نداشته باشيد يك چهارم ميراثى است كه از شما به جاى مىماند، و اگر فرزندى داشته باشيد يك هشتم ميراث حق آنان است، پس از وصيتى كه كردهايد يا [پس از] دينى [كه بايد از اصل مال پرداخت شود]. و اگر مرد يا زنى كه از او ارث مىبرند، كلاله [يعنى بى اولاد و بدون پدر و مادر] باشد و داراى برادر و خواهرى است، پس براى هر يك از آن دو نفر يك ششم ميراث است؛ و اگر بيش از اين باشند در يك سوم ميراث شريكاند، پس از وصيتى كه [نسبت به مال] شده يا پس از دينى [كه بايد از اصل مال پرداخت شود]. همه اينها در صورتى است كه در انجام وصيت به وارثان زيان نزند. اين سفارشى است از سوى خدا، و خدا دانا و بردبار است.
تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ وَ مَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ يُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
13اينها حدود خداست، و هر كه از خدا و رسولش اطاعت كند، خدا او را به بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است درآورد؛ در آن جاودانهاند، و آن است كاميابى بزرگ.
وَ مَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ يُدۡخِلۡهُ نَارًا خَٰلِدٗا فِيهَا وَ لَهُۥ عَذَابٞ مُّهِينٞ
14و هر كه از خدا و رسولش نافرمانى كند و از حدود او تجاوز نمايد، خدا او را در آتشى درآورد كه در آن جاودانه است و براى او عذابى خواركننده است.
وَ ٱلَّٰتِي يَأۡتِينَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمۡ فَٱسۡتَشۡهِدُواْ عَلَيۡهِنَّ أَرۡبَعَةٗ مِّنكُمۡ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمۡسِكُوهُنَّ فِي ٱلۡبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلۡمَوۡتُ أَوۡ يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلٗا
15و از زنان شما [امت اسلام] كسانى كه مرتكب زنا مىشوند، چهار نفر مرد از خودتان را بر آنان به گواهى بخواهيد؛ پس اگر [به ارتكاب آن] گواهى دادند، آن زشتكاران را در خانهها [به عنوان حبس ابد] نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد، يا خدا [براى نجات] آنان راهى قرار دهد.
وَ ٱلَّذَانِ يَأۡتِيَٰنِهَا مِنكُمۡ فََٔاذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَ أَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ تَوَّابٗا رَّحِيمًا
16و از شما [مسلمانان] آن مرد و زنى كه مرتكب آن [كار زشت] مىشوند [در صورتى كه بدون همسر باشند] آنان را [با اجراى حدود خدا] بيازاريد؛ و اگر توبه كنند و [مفاسد خود را] اصلاح نمايند از آنان دست برداريد؛ زيرا خدا همواره بسيار توبهپذير و مهربان است.
إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٖ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا
17بىترديد توبه نزد خدا فقط براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب كار زشت مىشوند، سپس به زودى توبه مىكنند؛ اينانند كه خدا توبه آنان را مىپذيرد، و خدا همواره دانا و حكيم است.
وَ لَيۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسَّئَِّاتِ حَتَّىٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّي تُبۡتُ ٱلۡـَٰٔنَ وَ لَا ٱلَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمۡ كُفَّارٌ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا
18و براى كسانى كه پيوسته كارهاى زشت مرتكب مىشوند، تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد [و در آن لحظه كه تمام فرصتها از دست رفته] گويد: اكنون توبه كردم. و نيز براى آنان كه در حال كفر از دنيا مىروند، توبه نيست. اينانند كه عذابى دردناك براى آنان آماده كردهايم.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ كَرۡهٗا وَ لَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن يَأۡتِينَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ وَ عَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ فَإِن كَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَ يَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِيهِ خَيۡرٗا كَثِيرٗا
19اى اهل ايمان! براى شما ارث بردن از زنان در حالى كه خوشايند شما نيستند [و فقط به طمع به دست آوردن اموالشان پس از مرگشان با آنان زندگى مىكنيد] حلال نيست. و آنان را در تنگنا و فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را [به عنوان مهريه] به آنان دادهايد پس بگيريد، مگر آنكه كار زشت آشكارى مرتكب شوند. و با آنان به صورتى شايسته و پسنديده رفتار كنيد. و اگر [به علتى] از آنان نفرت داشتيد [باز هم با آنان به صورتى شايسته و پسنديده رفتار كنيد] چه بسا چيزى خوشايند شما نيست و خدا در آن خير فراوانى قرار مىدهد.
وَ إِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّكَانَ زَوۡجٖ وَ ءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَيًۡٔا أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَ إِثۡمٗا مُّبِينٗا
20و اگر خواستيد همسرى ديگر به جاى همسر پيشين جايگزين كنيد و به همسر پيشين مال فراوانى [به عنوان مهريه] پرداختهايد، چيزى از آن را پس مگيريد. آيا آن را با تكيه به تهمت و گناهى آشكار پس مىگيريد؟!
وَ كَيۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَ قَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُكُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَ أَخَذۡنَ مِنكُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا
21و چگونه آن را پس مىگيريد در حالى كه [با آميزش جسمى، تماس روحى و معاشرت] به يكديگر رسيدهايد، و آنان از شما [به وسيله قرارداد ازدواج] پيمانى محكم گرفتهاند.
وَ لَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَ مَقۡتٗا وَ سَآءَ سَبِيلًا
22و با زنانى كه پدرانتان با آنان ازدواج كردهاند ازدواج نكنيد، مگر آنچه [پيش از اعلام اين حكم] انجام گرفته باشد. يقينا اين عمل، عملى بسيار زشت و منفور و بد راهى است.
حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمۡ أُمَّهَٰتُكُمۡ وَ بَنَاتُكُمۡ وَ أَخَوَٰتُكُمۡ وَ عَمَّٰتُكُمۡ وَ خَٰلَٰتُكُمۡ وَ بَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَ بَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَ أُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ وَ أَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَ أُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمۡ وَ رَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِي دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَكُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ وَ حَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ ٱلَّذِينَ مِنۡ أَصۡلَٰبِكُمۡ وَ أَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا
23[ازدواج با اين زنان] بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمههايتان، و خالههايتان، و دخترانبرادر، و دختران خواهر، و مادرتان كه شما را شير دادهاند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرانتان كه در دامان شمايند [و تحت سرپرستى شما پرورش يافتهاند، البته] از آن همسرانى كه با آنان آميزش داشتهايد، و اگر آميزش نداشتهايد، بر شما گناهى نيست [كه مادرشان را رها كرده با آنان ازدواج كنيد]، و [نيز] همسران پسرانتان كه از نسل شما هستند [بر شما حرام شده است]. و همچنين جمع ميان دو خواهر [در يك زمان ممنوع است]، جز آنچه [پيش از اعلام اين حكم] انجام گرفته باشد؛ زيرا خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
وَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ كِتَٰبَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَ أُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِكُمۡ أَن تَبۡتَغُواْ بِأَمۡوَٰلِكُم مُّحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةٗ وَ لَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا تَرَٰضَيۡتُم بِهِۦ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡفَرِيضَةِ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا
24و [ازدواج با] زنان شوهردار [بر شما حرام شده است] مگر زنانى كه [به سبب جنگ با شوهران كافرشان از راه اسارت] مالك شدهايد؛ [اين احكام] مقرر شده خدا بر شماست. و زنان ديگر غير از اين [زنانى كه حرمت ازدواج با آنان بيان شد] براى شما حلال است، كه آنان را با [هزينه كردن] اموالتان [به عنوان ازدواج] بخواهيد در حالى كه [قصد داريد با آن ازدواج] پاكدامن باشيد نه زناكار. و از هر كدام از زنان بهرهمند شديد مهريه او را به عنوان واجب مالى بپردازيد، و در آنچه پس از تعيين مهريه [نسبت به مدت عقد يا كم يا زياد كردن مهريه] با يكديگر توافق كرديد بر شما گناهى نيست؛ يقينا خدا همواره دانا و حكيم است.
وَ مَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلًا أَن يَنكِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِيمَٰنِكُم بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖ فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَ ءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَٰتٍ غَيۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ وَ لَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖ فَإِذَآ أُحۡصِنَّ فَإِنۡ أَتَيۡنَ بِفَٰحِشَةٖ فَعَلَيۡهِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ ٱلۡعَنَتَ مِنكُمۡ وَ أَن تَصۡبِرُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ وَ ٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ
25و از شما كسى كه به سبب تنگدستى نتواند با زنان آزاد مؤمن ازدواج كند، با كنيزان جوان با ايمانتان [ازدواج كنيد و اظهار ايمان از سوى كنيزان در جواز ازدواج با آنان كافى است]. و خدا به ايمان شما [كه كدام ظاهرى و كدام حقيقى و واقعى است] داناتر است. [آزاد و كنيز در اصل و نسب و در رابطه ايمانى] از يكديگر، [و اعضاى يك پيكريد]، پس با كنيزان با اجازه صاحبانشان ازدواج كنيد، و مهريه آنان را به طور شايسته و پسنديده به خودشان بپردازيد. [جواز اين ازدواج مشروط به آن است كه كنيزان] پاكدامن باشند نه زناكار و نه گيرندگان دوست پنهانى. پس هنگامى كه به ازدواج درآمدند، پس اگر مرتكب كار زشت شوند، بر آنان نصف مجازاتى است كه بر زنان آزاد است. اين [جواز ازدواج با كنيز] براى كسى از شماست كه از مشقت [غريزه جنسى و دچار شدن به زنا] بترسد، و شكيبايى كردن براى شما بهتر است؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمۡ وَ يَهۡدِيَكُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَ يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ
26خدا مىخواهد [احكام و مقرراتش را] براى شما بيان كند و شما را به روشهاى [پاك و صحيح] كسانى كه پيش از شما بودند، راهنمايى نمايد و رحمت و مغفرتش را بر شما فرو ريزد؛ و خدا دانا و حكيم است.
وَ ٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ وَ يُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُواْ مَيۡلًا عَظِيمٗا
27و خدا مىخواهد با رحمت و لطفش به شما توجه كند؛ و آنان كه از شهوات پيروى مىكنند مىخواهند شما [در روابط جنسى از حدود و مقررات حق] به انحراف بزرگى دچار شويد.
يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡ وَ خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِيفٗا
28خدا مىخواهد [با تشريع ازدواج با زنان مؤمن، و ازدواج با كنيزان مؤمن، و ازدواج موقت، بار مشكلات زندگى و مشقتهاى روابط نامشروع جنسى را] بر شما سبك كند؛ و انسان [در برابر مشكلات و شهوات جنسى] ناتوان آفريده شده است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم بَيۡنَكُم بِٱلۡبَٰطِلِ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنكُمۡ وَ لَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا
29اى اهل ايمان! اموال يكديگر را در ميان خود به باطل [و از راه حرام و نامشروع] مخوريد، مگر آنكه تجارتى از روى خشنودى و رضايت ميان خودتان انجام گرفته باشد. و خودكشى نكنيد؛ زيرا خدا همواره به شما مهربان است.
وَ مَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ عُدۡوَٰنٗا وَ ظُلۡمٗا فَسَوۡفَ نُصۡلِيهِ نَارٗا وَ كَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرًا
30و هر كه خوردن مال به باطل و قتل نفس را از روى تجاوز [از حدود خدا] و ستم [بر خود و ديگران] مرتكب شود، به زودى او را در آتشى [آزار دهنده و سوزان] درآوريم؛ واين كار بر خدا آسان است.
إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَ نُدۡخِلۡكُم مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا
31اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى مىشويد دورى كنيد، گناهان كوچكتان را از شما محو مىكنيم، و شما را به جايگاهى ارزشمند و نيكو وارد مىكنيم.
وَ لَا تَتَمَنَّوۡاْ مَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بِهِۦ بَعۡضَكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٞ مِّمَّا ٱكۡتَسَبُواْ وَ لِلنِّسَآءِ نَصِيبٞ مِّمَّا ٱكۡتَسَبۡنَ وَ سَۡٔلُواْ ٱللَّهَ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا
32و نعمت ها و مال و ثروتى كه خدا به سبب آن برخى از شما را بر برخى برترى داده آرزو مكنيد [كه آرزويش مايه حسد و فساد است. اين تفاوتها و برترىها لازمه زندگى دنيا و بر اساس محاسبات حكيمانه است، اما در عين حال] براى مردان از آنچه كسب كردهاند بهرهاى است، و براى زنان هم از آنچه كسب كردهاند بهرهاى است. و [با كمك تقوا و عمل صالح] از بخشش خدا بخواهيد، يقينا خدا همواره به همه چيز داناست.
وَ لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مَوَٰلِيَ مِمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَ ٱلۡأَقۡرَبُونَ وَ ٱلَّذِينَ عَقَدَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ فََٔاتُوهُمۡ نَصِيبَهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدًا
33و براى هر كسى از آنچه به جاى گذاشته وارثانى قرار دادهايم، كه [آن وارثان] پدر و مادر و خويشاوندان و كسانى هستند كه شما با آنان پيمان [ازدواج يا پيمانهاى شرعى و عرفى] بستهايد؛ پس سهم ارث آنان را بدهيد؛ يقينا خدا بر همه چيز گواه است.
ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَ بِمَآ أَنفَقُواْ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ وَ ٱلَّٰتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ ٱهۡجُرُوهُنَّ فِي ٱلۡمَضَاجِعِ وَ ٱضۡرِبُوهُنَّ فَإِنۡ أَطَعۡنَكُمۡ فَلَا تَبۡغُواْ عَلَيۡهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيّٗا كَبِيرٗا
34مردان، كارگزاران و تدبيركنندگان [زندگى] زنانند، به خاطر آنكه خدا مردان را [از جهت توان جسمى، تحمل مشكلات و قدرت روحى و فكرى] بر زنان برترى داده، و به خاطر آنكه [مردان] از اموالشان هزينه زندگى زنان را [به عنوان حقى واجب] مىپردازند؛ پس زنان شايسته و درست كار [با رعايت قوانين حق] فرمانبردار [و مطيع شوهر] ند [و] در برابر حقوقى كه خدا [به نفع آنان برعهده شوهرانشان] نهاده است، در غياب شوهر [حقوق و اسرار و اموال او را] حفظ مىكنند. و زنانى كه از سركشى و نافرمانى آنان بيم داريد [در مرحله اول] پندشان دهيد، و [در مرحله بعد] در خوابگاهها از آنان دورى كنيد، و [اگر اثر نبخشيد] آنان را [به گونهاى كه احساس آزار به دنبال نداشته باشد] تنبيه كنيد؛ پس اگر از شما اطاعت كردند براى آزار دادن آنان هيچ راهى مجوييد؛ يقينا خدا بلند مرتبه و بزرگ است.
وَ إِنۡ خِفۡتُمۡ شِقَاقَ بَيۡنِهِمَا فَٱبۡعَثُواْ حَكَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهِۦ وَ حَكَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن يُرِيدَآ إِصۡلَٰحٗا يُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَيۡنَهُمَآ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرٗا
35و [شما اى حاكمان شرع و عقلا و بزرگان خانواده!] اگر از جدايى و ناسازگارى ميان زن و شوهر بيم داشتيد، پس داورى از خانواده مرد، و داورى از خانواده زن [براى رفع اختلاف] برانگيزيد كه اگر هر دو داور قصد اصلاح داشته باشند، خدا ميان دو داور توافق و سازگارى ايجاد مىكند [تا به صلاح زن و شوهر حكم كنند]؛ يقينا خدا [به نيات و اعمال شما] دانا و آگاه است.
وَ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَ لَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَ بِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَ بِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ وَ ٱلۡمَسَٰكِينِ وَ ٱلۡجَارِ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَ ٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَ ٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَ ٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ وَ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا
36و خدا را بپرستيد، و چيزى را شريك او قرار ندهيد، و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه نزديك و همسايه دور و همنشينان و همراهان و در راه ماندگان و بردگان نيكى كنيد؛ يقينا خدا كسى را كه متكبر و خودستاست، دوست ندارد.
ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ وَ يَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبُخۡلِ وَ يَكۡتُمُونَ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٗا مُّهِينٗا
37كسانى كه [از انفاق اموالشان در راه خدا] بخل مىورزند، و مردم را به بخل فرمان مىدهند، و آنچه را خدا از فضل خود به آنان داده پنهان مىكنند، [كافرند] و ما براى كافران عذابى خواركننده آماده كردهايم.
وَ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَ لَا بِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَ مَن يَكُنِ ٱلشَّيۡطَٰنُ لَهُۥ قَرِينٗا فَسَآءَ قَرِينٗا
38و آنان كه اموالشان را از روى ريا و خودنمايى به مردم انفاق مىكنند، و به خدا و روز قيامت ايمان ندارند [شيطان همدم آنان است]. و هر كس شيطان همدم او باشد بىترديد بد همدمى است.
وَ مَاذَا عَلَيۡهِمۡ لَوۡ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُ وَ كَانَ ٱللَّهُ بِهِمۡ عَلِيمًا
39و بر آنان چه زيانى بود اگر به خدا و روز قيامت ايمان مىآوردند، و از آنچه خدا به آنان داده انفاق مىكردند؟ و خدا همواره به آنان داناست.
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ وَ إِن تَكُ حَسَنَةٗ يُضَٰعِفۡهَا وَ يُؤۡتِ مِن لَّدُنۡهُ أَجۡرًا عَظِيمٗا
40يقينا خدا هم وزن ذرهاى [به احدى] ستم نمىكند، و اگر [هم وزن آن ذره] كار نيكى باشد، آن را دو چندان مىكند، و از نزد خود پاداشى بزرگ مىدهد.
فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَ جِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا
41پس چگونه است [حال مردم] هنگامى كه از هر امتى گواهى [كه پيامبر آنان است بر اعمالشان] بياوريم، و تو را بر آنان گواه آوريم؟!
يَوۡمَئِذٖ يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ عَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ وَ لَا يَكۡتُمُونَ ٱللَّهَ حَدِيثٗا
42در آن روز كسانى كه كفر ورزيدهاند و از رسول نافرمانى كردهاند، آرزو مىكنند كه: اى كاش با زمين يكسان مىشدند. و از خدا هيچ سخنى را [كه در دنيا درباره قرآن و پيامبر به باطل و ناروا مىگفتند] پوشيده نمىتوانند داشت.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ أَنتُمۡ سُكَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَعۡلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَ لَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغۡتَسِلُواْ وَ إِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَ أَيۡدِيكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا
43اى اهل ايمان! در حالى كه مستيد به نماز نزديك نشويد تا زمانى كه [مستى شما برطرف شود و از روى هوشيارى] بدانيد [كه در حال نماز] چه مىگوييد. و در حال جنابت هم به نماز نزديك نشويد تا غسل كنيد مگر در حال سفر [كه آب نيابيد، پس با تيمم نماز بخوانيد]. و اگر بيماريد، يا در سفريد، يا يكى از شما از قضاى حاجت [از دستشويى] آمده، يا با زنان آميزش كردهايد و آبى [براى وضو يا غسل] نيافتيد، به خاكى پاك، روى كنيد و بخشى از صورت و دستهايتان را [با آن] مسح نماييد؛ يقينا خدا همواره گذشتكننده و بسيار آمرزنده است.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يَشۡتَرُونَ ٱلضَّلَٰلَةَ وَ يُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ ٱلسَّبِيلَ
44آيا به كسانى كه بهرهاى اندك از [دانش] كتاب [آسمانى تورات و انجيل] به آنان داده شده ننگريستى [كه با پنهان داشتن حقايق كتاب و تحريف آياتش] گمراهى را مىخرند، و [از روى حسادت و دشمنى] مىخواهند شما هم از راه مستقيم گمراه شويد؟!
وَ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِأَعۡدَآئِكُمۡ وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ وَلِيّٗا وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ نَصِيرٗا
45و خدا به دشمنان شما داناتر است. و بس است كه خدا سرپرست شما باشد، و كافى است كه خدا ياور شما باشد.
مِّنَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ وَ يَقُولُونَ سَمِعۡنَا وَ عَصَيۡنَا وَ ٱسۡمَعۡ غَيۡرَ مُسۡمَعٖ وَ رَٰعِنَا لَيَّۢا بِأَلۡسِنَتِهِمۡ وَ طَعۡنٗا فِي ٱلدِّينِ وَ لَوۡ أَنَّهُمۡ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَ أَطَعۡنَا وَ ٱسۡمَعۡ وَ ٱنظُرۡنَا لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ وَ أَقۡوَمَ وَ لَٰكِن لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِكُفۡرِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِيلٗا
46برخى از كسانى كه يهودىاند، حقايق [كتاب آسمانى] را [با تفسيرهاى نابجا و تحليلهاى غلط و ناصواب] از جايگاههاى اصلى و معانى حقيقىاش تغيير مىدهند، و [به زبان ظاهر به پيامبر] مىگويند: [دعوتت را] شنيديم و [به باطن مىگويند:] نافرمانى كرديم و [از روى توهين به پيامبر بر ضد او فرياد مىزنند: سخنان ما را] بشنو كه [اى كاش] ناشنوا شوى. و با پيچ و خم دادن زبان و آوازشان و به نيت عيبجويى از دين [به آهنگى، كلمه] راعنا [را كه در عربى به معناى «ما را رعايت كن» است، تلفظ مىكنند كه براى شنونده، راعينا كه معنايى خارج از ادب دارد، تداعى مىشود]. و اگر آنان [به جاى اين همه اهانت از روى صدق و حقيقت] مىگفتند: شنيديم و اطاعت كرديم و [سخنان ما را] بشنو و ما را مهلت ده [تا معارف اسلام را درك كنيم] قطعا براى آنان بهتر و درستتر بود، ولى خدا آنان را به سبب كفرشان لعنت كرده، پس جز عده اندكى ايمان نمىآورند.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ ءَامِنُواْ بِمَا نَزَّلۡنَا مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبۡلِ أَن نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰٓ أَدۡبَارِهَآ أَوۡ نَلۡعَنَهُمۡ كَمَا لَعَنَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّبۡتِ وَ كَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولًا
47اى كسانى كه به شما كتاب آسمانى داده شده! به آنچه [بر پيامبر اسلام] نازل كرديم كه تصديق كننده تورات و انجيلى است كه با شماست ايمان آوريد، پيش از آنكه چهرههايى را [از شكل و شخصيت انسانى] محو كنيم، و [به كيفر تكبر در برابر پيامبر اسلام و قرآن] به كفر و گمراهى بازگردانيم، يا چنان كه اصحاب سبت را لعنت كرديم، لعنت كنيم؛ و فرمان خدا همواره شدنى است.
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَ يَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ وَ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا
48مسلما خدا اين را كه به او شرك ورزيده شود نمىآمرزد، و غير آن را براى هر كس كه بخواهد مىآمرزد. و هر كه به خدا شرك بياورد، مسلما گناه بزرگى را مرتكب شده است.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم بَلِ ٱللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَآءُ وَ لَا يُظۡلَمُونَ فَتِيلًا
49آيا به كسانى كه خود را به پاكى مىستايند، ننگريستى؟ [اين خودستايى هيچ ارزشى و اعتبارى ندارد] بلكه خداست كه هر كه را بخواهد [بر اساس ملاكهاى تعيين شده از سوى خود] مىستايد، و [گروهى كه به ناحق، خود را مىستايند در كيفر و مجازات] به اندازه رشته ميان هسته خرما مورد ستم قرار نمىگيرند.
ٱنظُرۡ كَيۡفَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَ كَفَىٰ بِهِۦٓ إِثۡمٗا مُّبِينًا
50با تأمل بنگر چگونه [قوم يهود با ادعاى پاكى خويش در پيشگاه حق] بر خدا دروغ مىبندند، و همين گناه آشكار [براى خوارى و عذاب آنان] كافى است.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡجِبۡتِ وَ ٱلطَّٰغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَٰٓؤُلَآءِ أَهۡدَىٰ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ سَبِيلًا
51آيا به كسانى كه بهرهاى اندك از [دانش] كتاب [تورات و انجيل] به آنان داده شده ننگريستى كه به هر معبودى غير خدا، و هر طغيان گرى ايمان مىآورند؟! و درباره كسانى كه كافر شدهاند، مىگويند: آنان از كسانى كه ايمان [به قرآن و پيامبر] آوردهاند، راه يافتهترند.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ وَ مَن يَلۡعَنِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ نَصِيرًا
52اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند، هرگز براى او ياورى نخواهى يافت.
أَمۡ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُلۡكِ فَإِذٗا لَّا يُؤۡتُونَ ٱلنَّاسَ نَقِيرًا
53آيا آنان را بهرهاى از حكومت است [كه بخواهند چيزى به مردم دهند و كارساز دنيا و آخرتشان باشند، اگر هم بهرهاى باشد] در اين صورت به اندازه گودى پشت هسته خرما به مردم نمىپردازند.
أَمۡ يَحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَىٰ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ فَقَدۡ ءَاتَيۡنَآ ءَالَ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ ءَاتَيۡنَٰهُم مُّلۡكًا عَظِيمٗا
54بلكه آنان به مردم [كه در حقيقت پيامبر و اهل بيت اويند] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا كرده، حسد مىورزند. تحقيقا ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان فرمانروايى بزرگى بخشيديم.
فَمِنۡهُم مَّنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَ مِنۡهُم مَّن صَدَّ عَنۡهُ وَ كَفَىٰ بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا
55پس برخى از آنان [كه اهل كتاباند] به او [كه پيامبر اسلام و والاترين فرد از خاندان ابراهيم است] ايمان آورند، و گروهى از او روى گردانيدهاند، و دوزخ كه آتشى سوزان و برافروخته است، براى آنان كافى است.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِنَا سَوۡفَ نُصۡلِيهِمۡ نَارٗا كُلَّمَا نَضِجَتۡ جُلُودُهُم بَدَّلۡنَٰهُمۡ جُلُودًا غَيۡرَهَا لِيَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمٗا
56يقينا كسانى كه به آيات ما كافر شدند به زودى آنان را به آتشى [شكنجهآور و سوزان] درآوريم، هرگاه پوستشان بريان شود، پوستهاى ديگرى جايگزين آن مىكنيم تا عذاب را بچشند؛ يقينا خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است.
وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗا لَّهُمۡ فِيهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞ وَ نُدۡخِلُهُمۡ ظِلّٗا ظَلِيلًا
57و كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند، به زودى آنان را در بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، وارد كنيم، در آنجا جاودانهاند؛ آنان را در آنجا همسرانى پاكيزه است، و آنان را در زير سايهاى پايدار [و دلپذير، آرامبخش و خنك] درآوريم.
إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَ إِذَا حَكَمۡتُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡكُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا
58خدا قاطعانه به شما فرمان مىدهد كه: امانتها را به صاحبانش بازگردانيد و هنگامى كه ميان مردم داورى مىكنيد، به عدالت داورى كنيد. يقينا [فرمان بازگردانيدن امانت و عدالت در داورى] نيكو چيزى است كه خدا شما را به آن موعظه مىكند؛ بىترديد خدا همواره شنوا و بيناست.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَ ٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَ أَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا
59اى اهل ايمان! از خدا اطاعت كنيد و [نيز] از پيامبر و صاحبان امر خودتان [كه امامان از اهل بيتاند و چون پيامبر داراى مقام عصمت مىباشند] اطاعت كنيد. و اگر درباره چيزى [از احكام و امور مادى و معنوى و حكومت و جانشينى پس از پيامبر] نزاع داشتيد، آن را [براى فيصله يافتنش] اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، به خدا و پيامبر ارجاع دهيد؛ اين [ارجاع دادن] براى شما بهتر واز نظر عاقبت نيكوتر است.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَ مَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَ قَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن يَكۡفُرُواْ بِهِۦ وَ يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِيدٗا
60آيا به كسانى كه گمان مىكنند به آنچه بر تو و پيش از تو نازل شده ايمان آوردهاند، ننگريستى، كه مىخواهند [در موارد نزاع و اختلافشان] داورى و محاكمه نزد طاغوت برند؟ [همان حاكمان ستمكار و قاضيان رشوهخوارى كه جز به باطل حكم نمىرانند،] در حالى كه فرمان يافتهاند به طاغوت كفر ورزند، و شيطان [با سوق دادنشان به محاكم طاغوت] مىخواهد آنان را به گمراهى دورى [كه هرگز به رحمت خدا دست نيابند] دچار كند.
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَ إِلَى ٱلرَّسُولِ رَأَيۡتَ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودٗا
61چون به آنان گويند: [براى داورى و محاكمه] به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر آييد. منافقان را مىبينى كه از تو به شدت روى مىگردانند!
فَكَيۡفَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ ثُمَّ جَآءُوكَ يَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّآ إِحۡسَٰنٗا وَ تَوۡفِيقًا
62پس [وضع و حالشان] چگونه خواهد بود هنگامى كه به سبب آنچه مرتكب شدهاند، حادثه ناگوارى به آنان برسد، آن گاه در حالى كه به خدا سوگند مىخورند، نزد تو مىآيند كه: ما [از داورى بردن نزد طاغوت] نيتى جز نيكى و برقرارى صلح و سازش [ميان طرفين نزاع] نداشتيم.
أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَ عِظۡهُمۡ وَ قُل لَّهُمۡ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَوۡلَۢا بَلِيغٗا
63اينان كسانى هستند كه خدا آنچه را كه [از نيات شوم، كينه و نفاق] در دلهاى آنان است مىداند؛ بنابراين از آنان روى برتاب، و پندشان ده، و به آنان سخنى رسا كه در دلشان اثر كند بگوى.
وَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَ لَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوكَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَ ٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِيمٗا
64و هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق خدا از او اطاعت شود. و اگر آنان هنگامى كه [با ارتكاب گناه] به خود ستم كردند، نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند، و پيامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىكرد، يقينا خدا را بسيار توبهپذير و مهربان مىيافتند.
فَلَا وَ رَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَ يُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا
65به پروردگارت سوگند كه آنان مؤمن حقيقى نخواهند بود، مگر آنكه تو را در آنچه ميان خود نزاع واختلاف دارند به داورى بپذيرند؛ سپس از حكمى كه كردهاى دروجودشان هيچ دل تنگى و ناخشنودى احساس نكنند، وبه طور كامل تسليم شوند.
وَ لَوۡ أَنَّا كَتَبۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَنِ ٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ أَوِ ٱخۡرُجُواْ مِن دِيَٰرِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٞ مِّنۡهُمۡ وَ لَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِۦ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ وَ أَشَدَّ تَثۡبِيتٗا
66و اگر بر آنان مقرر مىكرديم كه خودكشى كنيد، يا از ديار و كاشانه خود بيرون رويد، جز اندكى از آنان انجام نمىدادند. و اگر آنچه را كه به آن پند داده مىشوند عمل مىكردند، مسلما براى آنان بهتر و در [جهت تثبيت ايمان و] استوارى قدم مؤثرتر و قوىتر بود.
وَ إِذٗا لَّأٓتَيۡنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجۡرًا عَظِيمٗا
67و ما نيز در آن صورت آنان را به طور يقين پاداشى بزرگ مىداديم.
وَ لَهَدَيۡنَٰهُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا
68و بىترديد آنان را به راهى راست راهنمايى مىكرديم.
وَ مَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ وَ ٱلصِّدِّيقِينَ وَ ٱلشُّهَدَآءِ وَ ٱلصَّٰلِحِينَ وَ حَسُنَ أُوْلَٰٓئِكَ رَفِيقٗا
69و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند، در زمره كسانى از پيامبران و صديقان و شهيدان و شايستگان خواهند بود كه خدا به آنان نعمت [ايمان، اخلاق و عمل صالح] داده؛ و اينان نيكو رفيقانى هستند.
ذَٰلِكَ ٱلۡفَضۡلُ مِنَ ٱللَّهِ وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِيمٗا
70اين [رفاقت با آنان] بخشش و فضلى از سوى خداست، و [در استحقاق اين كرامت و فضل] كافى است كه خدا [به نيات و اعمال مطيعان] داناست.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذۡرَكُمۡ فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ ٱنفِرُواْ جَمِيعٗا
71اى اهل ايمان! [در برابر دشمن مهيا و آماده باشيد و] سلاحها و ساز و برگ جنگى خود را برگيريد، پس گروه گروه يا دستهجمعى [به سوى جنگ با دشمن] كوچ كنيد.
وَ إِنَّ مِنكُمۡ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنۡ أَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةٞ قَالَ قَدۡ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيَّ إِذۡ لَمۡ أَكُن مَّعَهُمۡ شَهِيدٗا
72يقينا از شما كسى است كه [از رفتن به سوى جنگ] درنگ و كندى مىكند، پس اگر به شما [رزمندگانى كه به جنگ رفتهايد] آسيبى رسد، گويد: خدا بر من محبت و لطف داشت كه با آنان [در ميدان جنگ] حاضر نبودم.
وَ لَئِنۡ أَصَٰبَكُمۡ فَضۡلٞ مِّنَ ٱللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمۡ تَكُنۢ بَيۡنَكُمۡ وَ بَيۡنَهُۥ مَوَدَّةٞ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ مَعَهُمۡ فَأَفُوزَ فَوۡزًا عَظِيمٗا
73و اگر بخشش و فضلى از سوى خدا به شما رسد چنان كه گويى ميان شما و او هرگز دوستى و مودتى نبوده، [و از جنگ شما با دشمن آگاهى نداشته، و براى اينكه از پيروزى و غنيمت سهمى نبرده، آه سردى مىكشد و] مىگويد: اى كاش من هم با آنان بودم، پس به كاميابى بزرگى دست مىيافتم.
فَلۡيُقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يَشۡرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا بِٱلۡأٓخِرَةِ وَ مَن يُقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَيُقۡتَلۡ أَوۡ يَغۡلِبۡ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا
74بايد كسانى كه زندگى زودگذر دنيا را با سراى جاويدان آخرت مبادله مىكنند، در راه خدا بجنگند. و هر كه در راه خدا بجنگد و كشته شود، يا بر دشمن پيروز گردد، به زودى پاداش بزرگى به او خواهيم داد.
وَ مَا لَكُمۡ لَا تُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَ ٱلنِّسَآءِ وَ ٱلۡوِلۡدَٰنِ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلظَّالِمِ أَهۡلُهَا وَ ٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا وَ ٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا
75شما را چه شده كه در راه خدا و [رهايى] مردان و زنان و كودكان مستضعف [ى كه ستمكاران هر گونه راه چاره را بر آنان بستهاند] نمىجنگيد؟ آن مستضعفانى كه همواره مىگويند: پروردگارا! ما را از اين شهرى كه اهلش ستمكارند، بيرون ببر و از سوى خود، سرپرستى براى ما بگمار و از جانب خود براى ما ياورى قرار ده.
ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱلطَّٰغُوتِ فَقَٰتِلُوٓاْ أَوۡلِيَآءَ ٱلشَّيۡطَٰنِ إِنَّ كَيۡدَ ٱلشَّيۡطَٰنِ كَانَ ضَعِيفًا
76آنان كه ايمان آوردهاند در راه خدا مىجنگند؛ و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت مىجنگند. پس شما با ياران شيطان بجنگيد، كه يقينا نيرنگ و توطئه شيطان [در برابر اراده خدا و پايدارى شما] سست و بىپايه است.
أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ قِيلَ لَهُمۡ كُفُّوٓاْ أَيۡدِيَكُمۡ وَ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ يَخۡشَوۡنَ ٱلنَّاسَ كَخَشۡيَةِ ٱللَّهِ أَوۡ أَشَدَّ خَشۡيَةٗ وَ قَالُواْ رَبَّنَا لِمَ كَتَبۡتَ عَلَيۡنَا ٱلۡقِتَالَ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ قُلۡ مَتَٰعُ ٱلدُّنۡيَا قَلِيلٞ وَ ٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّمَنِ ٱتَّقَىٰ وَ لَا تُظۡلَمُونَ فَتِيلًا
77آيا نديدى كسانى را كه [پيش از اعلام حكم جهاد] به آنان گفته شد: [چون زمينه جنگ فراهم نيست] دست از جنگ بازداريد و [در اين شرايط] نماز را بر پا داريد، و زكات بپردازيد. ولى هنگامى كه جنگ بر آنان لازم و مقرر شد، ناگاه گروهى از آنان مانند ترس از [عقوبت] خدا يا ترسى سختتر از آن از مردم [مشرك] ترسيدند و گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما لازم و مقرر كردى؟ و چرا ما را تا زمانى نزديك [كه زمان مرگ طبيعى است] مهلت ندادى؟ بگو: متاع دنيا اندك، و آخرت براى آنان كه تقوا ورزيدهاند بهتر است؛ و به اندازه رشته ميان هسته خرما مورد ستم قرار نمىگيرند.
أَيۡنَمَا تَكُونُواْ يُدۡرِككُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَ لَوۡ كُنتُمۡ فِي بُرُوجٖ مُّشَيَّدَةٖ وَ إِن تُصِبۡهُمۡ حَسَنَةٞ يَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَ إِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِكَ قُلۡ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا يَكَادُونَ يَفۡقَهُونَ حَدِيثٗا
78هر كجا باشيد هر چند در قلعههاى مرتفع و استوار، مرگ شما را درمىيابد. و اگر خيرى [چون پيروزى و غنيمت] به آنان [كه سست ايمان و منافقاند] برسد، مىگويند: اين از سوى خداست. و اگر سختى وحادثهاى [چون بيمارى، تنگدستى، شكست وناكامى] به آنان رسد [به پيامبر اسلام] مىگويند: از ناحيه توست. بگو: همه اينها از سوى خداست. اين گروه را چه شده كه نمىخواهند [معارف الهيه وحقايق را] بفهمند؟!
مَّآ أَصَابَكَ مِنۡ حَسَنَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِ وَ مَآ أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٖ فَمِن نَّفۡسِكَ وَ أَرۡسَلۡنَٰكَ لِلنَّاسِ رَسُولٗا وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدٗا
79[اى انسان!] آنچه از نيكى به تو رسد، از سوى خداست و آنچه از بدى به تو رسد، از سوى خود توست. و [اى پيامبر! از نيكىهايى كه از سوى ماست اينكه] تو را براى مردم به پيامبرى فرستاديم، و گواه بودن خدا [بر پيامبرى تو] كافى است.
مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَ وَ مَن تَوَلَّىٰ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظٗا
80هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده و هر كه روى برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان كه به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان كنى] نفرستاديم.
وَ يَقُولُونَ طَاعَةٞ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنۡ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ غَيۡرَ ٱلَّذِي تَقُولُ وَ ٱللَّهُ يَكۡتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَ تَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلًا
81و [آنان در محضر تو] مىگويند: ما مطيع و فرمانبرداريم، ولى هنگامى كه از نزد تو بيرون مىروند، گروهى از آنان در شبنشينىهاى مخفيانه خود بر خلاف آنچه تو مىگويى، [و غير آنچه در حضورت مىگفتند] تدبير مىكنند. خدا آنچه را كه در شبنشينىهاى مخفيانه تدبير مىكنند [در پرونده اعمالشان] مىنويسد. بنابراين از آنان روى برتاب، و بر خدا توكل كن؛ و كارساز بودن خدا [نسبت به امور بندگان] كافى است.
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ وَ لَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا
82آيا به قرآن [عميقا] نمىانديشند؟ چنانچه از سوى غير خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونى بسيارى مىيافتند.
وَ إِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦ وَ لَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَ إِلَىٰٓ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِينَ يَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡ وَ لَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَ رَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِلَّا قَلِيلٗا
83و هنگامى كه خبرى از ايمنى و ترس [چون پيروزى و شكست] به آنان [كه مردمى سست ايماناند] رسد، [بدون بررسى در درستى و نادرستىاش] آن را منتشر مىكنند، و [در صورتى كه] اگر آن خبر را به پيامبر و اولياى امورشان [كه به سبب بينش و بصيرت داراى قدرت تشخيص و اهل تحقيقاند] ارجاع مىدادند، درستى و نادرستىاش را در مىيافتند؛ [چنانچه به مصلحت جامعه بود، انتشارش را اجازه مىدادند و اگر نبود، از انتشارش منع مىكردند] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، يقينا همه شما جز اندكى از شيطان پيروى مىكرديد.
فَقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفۡسَكَ وَ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَكُفَّ بَأۡسَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ ٱللَّهُ أَشَدُّ بَأۡسٗا وَ أَشَدُّ تَنكِيلٗا
84پس در راه خدا به جنگ برخيز. تو فقط به [وظايف و اعمال] خودت مكلف مىباشى، و مؤمنان را [هم به جنگ با دشمن برانگيز و] تشويق كن؛ اميد است خدا آسيب و گزند كافران را [از تو و مؤمنان] بازدارد؛ و خداست كه صولت وقدرتش شديدتر، وعذاب وكيفرش سختتر است.
مَّن يَشۡفَعۡ شَفَٰعَةً حَسَنَةٗ يَكُن لَّهُۥ نَصِيبٞ مِّنۡهَا وَ مَن يَشۡفَعۡ شَفَٰعَةٗ سَيِّئَةٗ يَكُن لَّهُۥ كِفۡلٞ مِّنۡهَا وَ كَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقِيتٗا
85هر كس وساطت پسنديدهاى كند، [تا كار خيرى چون جهاد، احسان به مردم و حل مشكلات جامعه انجام گيرد] بهرهاى از آن براى او خواهد بود، و هر كس وساطت ناپسندى كند [تا شرى و باطلى به وجود آيد و زيانى به مردم رسد] سهمى از [گناه و وبال] آن براى او خواهد بود؛ و خدا همواره نگهبان بر هر چيزى است.
وَ إِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٖ فَحَيُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٍ حَسِيبًا
86و هنگامى كه به شما درود گويند، شما درودى نيكوتر از آن، يا همانندش را پاسخ دهيد؛ يقينا خدا همواره بر همه چيز حسابرس است.
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ لَيَجۡمَعَنَّكُمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا رَيۡبَ فِيهِ وَ مَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ حَدِيثٗا
87خداست كه هيچ معبودى جز او نيست. مسلما شما را [از گورهايتان] به سوى [دادگاه حسابرسى] روز قيامت كه هيچ شكى در آن نيست گرد مىآورد؛ و راستگوتر از خدا در گفتار كيست؟
فَمَا لَكُمۡ فِي ٱلۡمُنَٰفِقِينَ فِئَتَيۡنِ وَ ٱللَّهُ أَرۡكَسَهُم بِمَا كَسَبُوٓاْ أَتُرِيدُونَ أَن تَهۡدُواْ مَنۡ أَضَلَّ ٱللَّهُ وَ مَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِيلٗا
88شما را چه شده كه درباره منافقين دو گروه شدهايد؟ [گروهى شفيع و طرفدار، و گروهى مخالف و دشمن آنان] در صورتى كه خدا آنان را به كيفر اعمال ناپسندى كه مرتكب شدهاند [در چاه كفر و گمراهى] نگونسار كرده است. آيا مىخواهيد كسانى را كه خدا [به خاطر اعمال ناپسندشان] گمراه كرده هدايت كنيد؟ [اى پيامبر!] در حالى كه خدا هر كه را گمراه كند هرگز براى او راهى [به سوى هدايت] نخواهى يافت.
وَدُّواْ لَوۡ تَكۡفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَآءٗ فَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ أَوۡلِيَآءَ حَتَّىٰ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَخُذُوهُمۡ وَ ٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَ لَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ وَلِيّٗا وَ لَا نَصِيرًا
89آنان دوست دارند همان گونه كه خود كافر شدهاند، شما هم كافر شويد، تا [در كفر و ضلالت] با هم برابر و يكسان باشيد. بنابراين از آنان دوستانى انتخاب نكنيد تا آنكه در راه خدا [براى پذيرش دين] هجرت كنند؛ پس اگر [از هجرت] روى برتافتند [و به خيانت و جنايتشان بر ضد شما ادامه دادند] آنان را هر كجايافتيد بگيريد و بكشيد، و از آنان يار و ياورى نگيريد.
إِلَّا ٱلَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىٰ قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَ بَيۡنَهُم مِّيثَٰقٌ أَوۡ جَآءُوكُمۡ حَصِرَتۡ صُدُورُهُمۡ أَن يُقَٰتِلُوكُمۡ أَوۡ يُقَٰتِلُواْ قَوۡمَهُمۡ وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَسَلَّطَهُمۡ عَلَيۡكُمۡ فَلَقَٰتَلُوكُمۡ فَإِنِ ٱعۡتَزَلُوكُمۡ فَلَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ وَ أَلۡقَوۡاْ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَمَ فَمَا جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمۡ عَلَيۡهِمۡ سَبِيلٗا
90مگر آنان كه به گروهى كه ميان شما و ايشان پيمانى [چون پيمان متاركه جنگ يا پيمانهاى ديگر] است بپيوندند، يا در حالى كه سينههايشان از جنگيدن با شما يا قوم خودشان به تنگ آمده باشد به نزد شما آيند. و اگر خدا مىخواست قطعا آنان را بر شما مسلط مىكرد، در آن صورت به طور يقين با شما مىجنگيدند. پس اگر از شما كناره گرفتند، و با شما به جنگ برنخاستند، و پيشنهاد صلح و آشتى دادند، [به آنان تعدى نكنيد كه] خدا در اين صورت براى تجاوز به آنان راهى براى شما قرار نداده است.
سَتَجِدُونَ ءَاخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأۡمَنُوكُمۡ وَ يَأۡمَنُواْ قَوۡمَهُمۡ كُلَّ مَا رُدُّوٓاْ إِلَى ٱلۡفِتۡنَةِ أُرۡكِسُواْ فِيهَا فَإِن لَّمۡ يَعۡتَزِلُوكُمۡ وَ يُلۡقُوٓاْ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَمَ وَ يَكُفُّوٓاْ أَيۡدِيَهُمۡ فَخُذُوهُمۡ وَ ٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡ وَ أُوْلَٰٓئِكُمۡ جَعَلۡنَا لَكُمۡ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِينٗا
91به زودى گروهى ديگر را مىيابيد كه مىخواهند [با پيمان متاركه جنگ] از ناحيه شما و قوم [مشرك] خود ايمن و آسوده باشند، [ولى اينان به خاطر خباثت باطنشان نسبت به پيمانهايشان مورد اطمينان نيستند، به همين سبب] هر بار به فتنه [و جنگ با مسلمانان] دعوت شدند، با سر در آن فرو مىافتند. پس اگر [از جنگ با شما] كناره نگرفتند، و پيشنهاد صلح و آشتى نكردند، و بر ضد شما دست [از فتنه و آشوب] برنداشتند، آنان را هر جا يافتيد بگيريد و بكشيد؛ آنانند كه ما براى شما نسبت به [گرفتن و كشتن] آنان دليلى روشن و آشكار قرار داديم.
وَ مَا كَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن يَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَٔٗا وَ مَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَ دِيَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوۡمٍ عَدُوّٖ لَّكُمۡ وَ هُوَ مُؤۡمِنٞ فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَ إِن كَانَ مِن قَوۡمِۢ بَيۡنَكُمۡ وَ بَيۡنَهُم مِّيثَٰقٞ فَدِيَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ وَ تَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ شَهۡرَيۡنِ مُتَتَابِعَيۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا
92هيچ مؤمنى را نسزد كه مؤمنى را بكشد، مگر آنكه اين عمل از روى خطا و اشتباه اتفاق افتد. و كسى كه مؤمنى را از روى خطا و اشتباه بكشد، بايد يك برده مؤمن آزاد كند، و خونبهايى به وارثان مقتول پرداخت نمايد؛ مگر آنكه آنان خونبها را ببخشند. و اگر مقتول از گروهى باشد كه دشمن شمايند و خود او مؤمن است، فقط آزاد كردن يك برده مؤمن بر عهده قاتل است. و اگر مقتول مؤمن، از گروهى باشد كه ميان شما و آنان پيمانى برقرار است، بايد خونبهايش را به وارثان او پرداخت كند، و نيز يك برده مؤمن آزاد نمايد. و كسى كه برده نيافت، بايد دو ماه پياپى روزه بگيرد. [اين حكم] به سبب [پذيرش] توبه [قاتل] از سوى خداست؛ و خدا همواره دانا و حكيم است.
وَ مَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِيهَا وَ غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَ لَعَنَهُۥ وَ أَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِيمٗا
93و هر كس مؤمنى را از روى عمد بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن جاودانه خواهد بود، و خدا بر او خشم گيرد، و وى را لعنت كند و عذابى بزرگ برايش آماده سازد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَ لَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٞ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَتَبَيَّنُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا
94اى اهل ايمان! هنگامى كه در راه خدا [براى نبرد با دشمن] سفر مىكنيد [در مسير سفر نسبت به شناخت مؤمن از كافر] تحقيق و تفحص كامل كنيد. و به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مىكند، نگوييد: مؤمن نيستى. [تا] براى به دستآوردن كالاى بىارزش و ناپايدار زندگى دنيا [او را بكشيد، اگر خواهان غنيمت هستيد] پس [براى شما] نزد خدا غنايم فراوانى است. شما هم پيش از اين ايمانتان ايمانى ظاهرى بود؛ خدا بر شما منت نهاد [تا به ايمان استوار و محكم رسيديد]. پس بايد تحقيق و تفحص كامل كنيد [تا به دست شما كارى خلاف اوامر خدا انجام نگيرد] يقينا خدا همواره به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡقَٰعِدُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ غَيۡرُ أُوْلِي ٱلضَّرَرِ وَ ٱلۡمُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَ أَنفُسِهِمۡ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَ أَنفُسِهِمۡ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِينَ دَرَجَةٗ وَ كُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِينَ أَجۡرًا عَظِيمٗا
95آن گروه از مؤمنانى كه بدون بيمارى جسمى [و نقص مالى، و عذر ديگر، از رفتن به جهاد خوددارى كردند و] در خانه نشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با اموال و جانهايشان به جهاد برخاستند، يكسان نيستند. خدا كسانى را كه با اموال و جانهايشان جهاد مىكنند به مقام و مرتبهاى بزرگ بر خانهنشينان برترى بخشيده است. و هر يك [از اين دو گروه] را [به خاطر ايمان و عمل صالحشان] وعده پاداش نيك داده، و جهادكنندگان را بر خانهنشينان [بىعذر] به پاداشى بزرگ برترى داده است.
دَرَجَٰتٖ مِّنۡهُ وَ مَغۡفِرَةٗ وَ رَحۡمَةٗ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمًا
96به درجات و رتبههايى، و آمرزش و رحمتى ويژه از سوى خود؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمۡ قَالُواْ كُنَّا مُسۡتَضۡعَفِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَكُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ وَ سَآءَتۡ مَصِيرًا
97قطعا كسانى كه [با ترك هجرت از ديار كفر، و ماندن زير سلطه كافران و مشركان] بر خويش ستم كردند [هنگامى كه] فرشتگان آنان را قبض روح مىكنند، به آنان مىگويند: [از نظر ديندارى و زندگى] در چه حالى بوديد؟ مىگويند: ما در زمين، مستضعف بوديم. فرشتگان مىگويند: آيا زمين خدا وسيع و پهناور نبود تا در آن [از محيط شرك به ديار ايمان] مهاجرت كنيد؟! پس جايگاهشان دوزخ است و آن بد بازگشت گاهى است.
إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَ ٱلنِّسَآءِ وَ ٱلۡوِلۡدَٰنِ لَا يَسۡتَطِيعُونَ حِيلَةٗ وَ لَا يَهۡتَدُونَ سَبِيلٗا
98مگر مردان و زنان و كودكان مستضعفى كه [براى نجات خود از محيط كفر و شرك] هيچ چارهاى ندارند، و راهى [براى هجرت] نمىيابند.
فَأُوْلَٰٓئِكَ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَعۡفُوَ عَنۡهُمۡ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَفُوًّا غَفُورٗا
99پس اينانند كه اميد است خدا از آنان درگذرد؛ و خدا همواره گذشت كننده و بسيار آمرزنده است.
وَ مَن يُهَاجِرۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ يَجِدۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُرَٰغَمٗا كَثِيرٗا وَ سَعَةٗ وَ مَن يَخۡرُجۡ مِنۢ بَيۡتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَى ٱللَّهِ وَ رَسُولِهِۦ ثُمَّ يُدۡرِكۡهُ ٱلۡمَوۡتُ فَقَدۡ وَقَعَ أَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا
100و هر كس در راه خدا هجرت كند، اقامتگاههاى فراوان و فراخى معيشت خواهد يافت. و كسى كه از خانه خود به قصد مهاجرت به سوى خدا و پيامبرش بيرون رود، سپس مرگ او را دريابد، مسلما پاداشش بر خداست؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
وَ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن يَفۡتِنَكُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ كَانُواْ لَكُمۡ عَدُوّٗا مُّبِينٗا
101و هنگامى كه در روى زمين سفر مىكنيد، اگر بترسيد كه كافران به شما آسيب و آزار رسانند، بر شما گناهى نيست كه از نمازها [ى چهار ركعتى خود، دو ركعت] بكاهيد؛ زيرا كافران همواره براى شما دشمنى آشكارند.
وَ إِذَا كُنتَ فِيهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَكَ وَ لۡيَأۡخُذُوٓاْ أَسۡلِحَتَهُمۡ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلۡيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمۡ وَ لۡتَأۡتِ طَآئِفَةٌ أُخۡرَىٰ لَمۡ يُصَلُّواْ فَلۡيُصَلُّواْ مَعَكَ وَ لۡيَأۡخُذُواْ حِذۡرَهُمۡ وَ أَسۡلِحَتَهُمۡ وَدَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ تَغۡفُلُونَ عَنۡ أَسۡلِحَتِكُمۡ وَ أَمۡتِعَتِكُمۡ فَيَمِيلُونَ عَلَيۡكُم مَّيۡلَةٗ وَٰحِدَةٗ وَ لَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن كَانَ بِكُمۡ أَذٗى مِّن مَّطَرٍ أَوۡ كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَن تَضَعُوٓاْ أَسۡلِحَتَكُمۡ وَ خُذُواْ حِذۡرَكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٗا مُّهِينٗا
102و هنگامى كه در [عرصه نبرد و خطر] ميان آنان باشى، و براى آنان [به جماعت] اقامه نماز كنى، پس بايد گروهى از رزمندگان در حالى كه لازم است سلاحشان را برگيرند، همراهت به نماز ايستند، و چون سجده كردند [و ركعت دوم را بدون اتصال به جماعت به پايان بردند] بايد [براى حفاظت از شما] پشتسرتان قرار گيرند. و آن گروه ديگر كه [به خاطر مشغول بودن به حفاظت] نماز نخواندهاند بيايند و با تو نماز گذارند. و آنان بايد [در حال نماز] از هوشيارى و احتياط [نسبت به دشمن] غافل نباشند، و سلاحشان را با خود برگيرند؛ چون كافران دوست دارند شما از سلاحها و ساز و برگ جنگى خود غفلت ورزيد، تا يكباره به شما هجوم كنند. و اگر از باران در زحمت و مشقت هستيد، يا بيماريد، بر شما گناهى نيست كه سلاحتان بر زمين گذاريد، ولى بايد هوشيارى و احتياط خود را حفظ كنيد؛ يقينا خدا براى كافران عذاب خواركنندهاى آماده كرده است.
فَإِذَا قَضَيۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَ قُعُودٗا وَ عَلَىٰ جُنُوبِكُمۡ فَإِذَا ٱطۡمَأۡنَنتُمۡ فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ كَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ كِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا
103پس هنگامى كه نماز را [در ميدان جنگ] به پايان برديد، خدا را در حال ايستاده و نشسته و خوابيده ياد كنيد. و همين كه [از فتنه و آشوب دشمن] مطمئن شديد، نماز را [به صورت معمولش] اقامه كنيد. مسلما نماز همواره در اوقاتى مشخص و معين وظيفهاى مقرر و لازم بر مؤمنان است.
وَ لَا تَهِنُواْ فِي ٱبۡتِغَآءِ ٱلۡقَوۡمِ إِن تَكُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ يَأۡلَمُونَ كَمَا تَأۡلَمُونَ وَ تَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا يَرۡجُونَ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
104و در تعقيب و جستجوى دشمن سستى نكنيد. اگر شما [در رويارويى با دشمن] درد و رنج مىبينيد، آنان نيز چون شما درد و رنج مىبينند، و شما چيزى را [چون پيروزى و پاداش] از خدا اميد داريد كه آنان اميد ندارند؛ و خدا همواره دانا و حكيم است.
إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِتَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِمَآ أَرَىٰكَ ٱللَّهُ وَ لَا تَكُن لِّلۡخَآئِنِينَ خَصِيمٗا
105يقينا اين كتاب را به درستى و راستى بر تو نازل كرديم؛ تا ميان مردم به آنچه خدا به تو آموخته داورى كنى، و [بر ضد ديگران] مدافع و حمايت گر خائنان مباش.
وَ ٱسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا
106و از خدا آمرزش بخواه؛ زيرا خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
وَ لَا تُجَٰدِلۡ عَنِ ٱلَّذِينَ يَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّانًا أَثِيمٗا
107و از كسانى كه به خود خيانت مىكنند دفاع مكن؛ زيرا خدا هر كس را كه خيانت پيشه و گناهكار است دوست ندارد.
يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَ لَا يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَ كَانَ ٱللَّهُ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطًا
108[خيانتپيشگان خيانت خود را] از مردم پنهان مىدارند، و [نمىتوانند] از خدا پنهان نمايند، و خدا با آنان بود آن گاه كه در جلسه مخفى شبانه، درباره طرح و نقشه و سخنى كه خدا به آن رضايت نداشت، چارهانديشى مىكردند و خدا همواره به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.
هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ جَٰدَلۡتُمۡ عَنۡهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَمَن يُجَٰدِلُ ٱللَّهَ عَنۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ وَكِيلٗا
109اين شما [قبيله و عشيره خائنين] هستيد كه در زندگى دنيا از آنان دفاع كرديد، ولى چه كسى است كه در روز قيامت در برابر خدا از آنان دفاع كند؟ يا چه كسى است كه [براى رهايى آنان از عذاب] كارسازشان باشد؟
وَ مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ يَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ يَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ يَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا
110و هر كس كار زشتى كند يا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسيار آمرزنده و مهربان خواهد يافت.
وَ مَن يَكۡسِبۡ إِثۡمٗا فَإِنَّمَا يَكۡسِبُهُۥ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا
111و هر كس مرتكب گناهى شود، فقط به زيان خود مرتكب مىشود؛ و خدا همواره دانا و حكيم است.
وَ مَن يَكۡسِبۡ خَطِيَٓٔةً أَوۡ إِثۡمٗا ثُمَّ يَرۡمِ بِهِۦ بَرِيٓٔٗا فَقَدِ ٱحۡتَمَلَ بُهۡتَٰنٗا وَ إِثۡمٗا مُّبِينٗا
112و هر كس مرتكب خطا يا گناهى شود، سپس آن را به بىگناهى نسبت دهد، بىترديد بهتان و گناهى آشكار بر دوش گرفته است.
وَ لَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكَ وَ رَحۡمَتُهُۥ لَهَمَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ أَن يُضِلُّوكَ وَ مَا يُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَ مَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيۡءٖ وَ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ عَلَّمَكَ مَا لَمۡ تَكُن تَعۡلَمُ وَ كَانَ فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكَ عَظِيمٗا
113و اگر فضل و رحمت خدا بر تو نبود، گروهى از عشيره و قبيله خائنان تصميم داشتند تو را [از داورى عادلانه] منحرف كنند، [اين سبك مغزان خيالباف] جز خودشان را منحرف نمىكنند، و هيچ زيانى به تو نمىرسانند. و خدا كتاب و حكمت را بر تو نازل كرد، و آنچه را نمىدانستى به تو آموخت؛ و همواره فضل خدا بر تو بزرگ است.
لَّا خَيۡرَ فِي كَثِيرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ وَ مَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا
114در بسيارى از رازگويىهاى آنان خيرى نيست، جز كسى كه [از اين طريق] به صدقه، يا كار نيك، يا اصلاح در ميان مردم فرمان دهد؛ و هر كه براى طلب خشنودى خدا چنين كند، به زودى پاداش بزرگى به او خواهيم داد.
وَ مَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَ يَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَ نُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَ وَ سَآءَتۡ مَصِيرًا
115و هر كس بعد از آنكه [راه] هدايت برايش روشن و آشكار شد، با پيامبر مخالفت و دشمنى كند و از راهى جز راه مؤمنان پيروى نمايد، او را به همان سو كه رو كرده واگذاريم، و به دوزخ درآوريم؛ و آن بد بازگشت گاهى است.
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَ يَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ وَ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا
116مسلما خدا اين را كه به او شرك آورده شود نمىآمرزد، و فروتر از آن را براى هر كه بخواهد مىآمرزد. و هر كه به خدا شرك ورزد، يقينا به گمراهى بسيار دورى دچار شده است.
إِن يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَ إِن يَدۡعُونَ إِلَّا شَيۡطَٰنٗا مَّرِيدٗا
117مشركان به جاى خدا جز جماداتى را [كه هيچ اثرى ندارند، و هميشه محكوم تأثير عوامل ديگرند] نمىپرستند، و در حقيقت جز شيطان سركش گمراه را اطاعت نمىكنند.
لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَ قَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِكَ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا
118خدا شيطان را از رحمتش دور كرد؛ و [او] گفت: سوگند مىخورم كه از ميان بندگانت سهمى معين [براى پيروى از فرهنگ ويرانگرم] برخواهم گرفت.
وَ لَأُضِلَّنَّهُمۡ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمۡ وَ لَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَ لَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِ وَ مَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيۡطَٰنَ وَلِيّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِينٗا
119و يقينا آنان را گمراه مىكنم، و دچار آرزوهاى دور و دراز [و واهى و پوچ] مىسازم، و آنان را وادار مىكنم كه گوشهاى چهارپايان را [به نشانه حرام بودن بهرهگيرى از آنان] بشكافند، و فرمانشان مىدهم كه آفرينش خدايى را تغيير دهند [به اين صورت كه جنسيت مرد را به زن و زن را به مرد برگردانند، و فطرت پاكشان را به شرك بيالايند، و زيبايىهاى طبيعى، روحى، جسمى خود را به زشتىها تبديل كنند]. و هر كس شيطان را به جاى خدا سرپرست ويار خود گيرد، مسلما به زيان آشكارى دچار شده است.
يَعِدُهُمۡ وَ يُمَنِّيهِمۡ وَ مَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا
120شيطان به آنان وعده [دروغ] مىدهد، و در آرزوها [ى سرابوار] مىاندازد، و جز وعده فريبنده به آنان نمىدهد.
أُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ وَ لَا يَجِدُونَ عَنۡهَا مَحِيصٗا
121اينان [كه پيروان شيطاناند] جايگاهشان دوزخ است، و از آن هيچ راه فرارى نيابند.
وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗا وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٗا وَ مَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ قِيلٗا
122و كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند، به زودى آنان را در بهشتهايى كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، درآوريم، در آن جاودانهاند. وعده خدا حق است، و راستگوتر از خدا در وعده كيست؟
لَّيۡسَ بِأَمَانِيِّكُمۡ وَ لَآ أَمَانِيِّ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ وَ لَا يَجِدۡ لَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَ لَا نَصِيرٗا
123[كيفر و پاداش] نه بر وفق آرزوهاى [واهى] برخى از شما [مسلمانان] است، و نه بر وفق آرزوهاى [پوچ] اهل كتاب. هر كس مرتكب كار زشتى شود، به آن كيفر داده مىشود؛ و جز خدا سرپرست و ياورى براى خود نخواهد يافت.
وَ مَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَ هُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَ لَا يُظۡلَمُونَ نَقِيرٗا
124و كسانى از مردان يا زنان كه بخشى از كارهاى شايسته را انجام دهند، در حالى كه مؤمن باشند، پس اينان وارد بهشت مىشوند، و به اندازه گودى پشت هسته خرما مورد ستم قرار نمىگيرند.
وَ مَنۡ أَحۡسَنُ دِينٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحۡسِنٞ وَ ٱتَّبَعَ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗا وَ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا
125و دين چه كسى بهتر است از آنكه همه وجودش را تسليم خدا كرده و نيكوكار است، و از آيين ابراهيم يكتاپرست حقگرا پيروى كرده است؟ وخدا ابراهيم را [براى حقگرايى، خلوص، پاكى اخلاق واعمالش] دوست خود گرفت.
وَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ كَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٖ مُّحِيطٗا
126و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست؛ و خدا همواره بر هر چيزى احاطه دارد.
وَ يَسۡتَفۡتُونَكَ فِي ٱلنِّسَآءِ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِيهِنَّ وَ مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ فِي يَتَٰمَى ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا تُؤۡتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرۡغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَ ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ مِنَ ٱلۡوِلۡدَٰنِ وَ أَن تَقُومُواْ لِلۡيَتَٰمَىٰ بِٱلۡقِسۡطِ وَ مَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِهِۦ عَلِيمٗا
127درباره [حقوق ازدواج و نيز ارث] زنان از تو فتوا مىخواهند. بگو: فقط خدا درباره آنان [در برابر با آياتى كه در اوايل همين سوره گذشت] به شما فتوا مىدهد، و درباره دختران يتيمى كه حقوق لازم و مقرر آنان را نمىپردازيد، و [به قصد خوردن اموالشان] ميلى به ازدواج با آنان داريد، برابر احكامى كه در اين كتاب بر شما خوانده مىشود به شما فتوا مىدهد. و [نيز درباره] كودكان مستضعف [ى كه حقوق مالى و انسانى آنان را پايمال مىكنيد، مطابق احكامى كه در قرآن بر شما تلاوت مىشود به شما فتوا مىدهد]. و [نيز سفارش مىكند] كه با يتيمان به عدالت رفتار كنيد؛ و آنچه را [درباره زنان، دختران يتيم و كودكان مستضعف] از هر خيرى انجام مىدهيد، يقينا خدا همواره به آن داناست.
وَ إِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يُصۡلِحَا بَيۡنَهُمَا صُلۡحٗا وَ ٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞ وَ أُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّ وَ إِن تُحۡسِنُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا
128و اگر زنى از ناسازگارى شوهرش، يا روىگردانىاش [از حقوق همسردارى] بترسد، بر آن دو گناهى نيست كه با يكديگر به طور شايسته و پسنديده آشتى كنند، [گرچه به چشمپوشى بخشى از حقوقشان باشد.] و [در حقيقت] صلح و آشتى بهتر است. و بخل، نزد نفوس [آدميان] حاضر است [به اين خاطر هر يك از دو زوج در عفو و گذشت و سازش و اداى حقوق بخل مىورزند]. و اگر [شما شوهران] نيكى كنيد و [از سركشى و ناسازگارى نسبت به زنان] بپرهيزيد [از ثواب و پاداش حق بهرهمند مىشويد]؛ يقينا خدا همواره به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
وَ لَن تَسۡتَطِيعُوٓاْ أَن تَعۡدِلُواْ بَيۡنَ ٱلنِّسَآءِ وَ لَوۡ حَرَصۡتُمۡ فَلَا تَمِيلُواْ كُلَّ ٱلۡمَيۡلِ فَتَذَرُوهَا كَٱلۡمُعَلَّقَةِ وَ إِن تُصۡلِحُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا
129و شما هر چند حريص [بر عدالت] باشيد، هرگز نمىتوانيد [از نظر علاقه و ميل قلبى] ميان زنها [يى كه در عقد خود داريد] عدالت ورزيد، پس تمايل خود را به طور كامل متوجه يك طرف ننماييد تا ديگرى را به صورت زنى سرگردان و بلاتكليف رها كنيد. و اگر توافق و سازش نماييد و تقوا را [در محيط خانواده] رعايت كنيد [مورد آمرزش قرار مىگيريد]؛ زيرا خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
وَ إِن يَتَفَرَّقَا يُغۡنِ ٱللَّهُ كُلّٗا مِّن سَعَتِهِۦ وَ كَانَ ٱللَّهُ وَٰسِعًا حَكِيمٗا
130و اگر [زن و شوهر راهى براى صلح و سازش نيافتند و] از يكديگر جدا شوند، خدا هر يك را از توانگرى خود بىنياز مىكند؛ و خدا همواره بسيار عطا كننده و حكيم است.
وَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَقَدۡ وَصَّيۡنَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ وَ إِيَّاكُمۡ أَنِ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدٗا
131و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست. و البته ما كسانى را كه پيش از شما كتاب آسمانى به آنان داده شده است، و نيز شما را سفارش كرديم كه [در همه امورتان] از خدا پروا كنيد. و [هشدار داديم] اگر كفر ورزيد [زيانى به او نمىرسانيد]؛ زيرا آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست، و خدا همواره بىنياز و ستوده است.
وَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلًا
132و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست، و خدا نسبت به كارسازى [همه امور جهان آفرينش] كافى است.
إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ أَيُّهَا ٱلنَّاسُ وَ يَأۡتِ بَِٔاخَرِينَ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ ذَٰلِكَ قَدِيرٗا
133اى مردم! اگر خدا بخواهد همه شما را از ميان برمىدارد، و گروه ديگرى را [به جاى شما] مىآورد؛ و خدا همواره بر اين كار تواناست.
مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ ثَوَابُ ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ كَانَ ٱللَّهُ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا
134كسى كه فقط پاداش دنيا را بخواهد [دچار اشتباه وكوتهبينى شده است؛ زيرا] پاداش دنيا وآخرت كه [محصول ايمان و تقواست] نزد خداست؛ و خدا همواره شنوا و بيناست.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَ لَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَيۡنِ وَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ إِن يَكُنۡ غَنِيًّا أَوۡ فَقِيرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْ وَ إِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا
135اى اهل ايمان! [همواره در همه امور زندگى] قيام كننده به عدل، و گواهى دهنده براى خدا باشيد، هر چند به زيان خود يا پدر و مادر يا خويشانتان باشد. اگر [يكى از دو طرف نزاع] توانگر يا فقير باشد [با لحاظ كردن وضع آنان، بر خلاف خدا گواهى ندهيد؛ زيرا] خدا به حمايت از آنان و رعايت حالشان سزوارتر است. پس [در هنگام گواهى دادن] از هواى نفس پيروى نكنيد تا از حق منحرف شويد. و اگر زبانتان را [به سوى گواهى ناحق و دروغ] بپيچانيد، يا از گواهى دادن روى برتابيد؛ يقينا خدا همواره به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَ رَسُولِهِۦ وَ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ مِن قَبۡلُ وَ مَن يَكۡفُرۡ بِٱللَّهِ وَ مَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَ كُتُبِهِۦ وَ رُسُلِهِۦ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا
136اى اهل ايمان! به خدا و پيامبرش و كتابى كه بر پيامبرش نازل كرده و به كتابى كه پيش از اين فرستاده [از روى صدق و حقيقت] ايمان بياوريد. و هر كه به خدا و فرشتگان و كتابهاى آسمانى و پيامبران او و روز قيامت كافر شود، يقينا به گمراهى دور و درازى دچار شده است.
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ ثُمَّ ٱزۡدَادُواْ كُفۡرٗا لَّمۡ يَكُنِ ٱللَّهُ لِيَغۡفِرَ لَهُمۡ وَ لَا لِيَهۡدِيَهُمۡ سَبِيلَۢا
137كسانى كه ايمان آوردند، سپس كفر ورزيدند، باز ايمان آوردند، و بار ديگر كافر شدند، آن گاه بر كفر خود افزودند، خدا بر آن نيست كه آنان را بيامرزد، و به راهى هدايت كند.
بَشِّرِ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ بِأَنَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِيمًا
138منافقان را بشارت ده كه عذابى دردناك براى آنان است.
ٱلَّذِينَ يَتَّخِذُونَ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَيَبۡتَغُونَ عِندَهُمُ ٱلۡعِزَّةَ فَإِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا
139همان كسانى كه كافران را به جاى مؤمنان سرپرست و دوست خود مىگيرند؛ آيا عزت و قدرت را نزد آنان مىطلبند؟ يقينا همه عزت و قدرت فقط براى خداست.
وَ قَدۡ نَزَّلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أَنۡ إِذَا سَمِعۡتُمۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ يُكۡفَرُ بِهَا وَ يُسۡتَهۡزَأُ بِهَا فَلَا تَقۡعُدُواْ مَعَهُمۡ حَتَّىٰ يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيۡرِهِۦٓ إِنَّكُمۡ إِذٗا مِّثۡلُهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ جَامِعُ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَ ٱلۡكَٰفِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا
140البته خدا [اين فرمان را] در قرآن بر شما نازل كرده است كه: چون بشنويد گروهى آيات خدا را مورد انكار و استهزا قرار مىدهند، با آنان ننشينيد تا در سخنى ديگر درآيند، [اگر بنشينيد] شما هم [در به دوش كشيدن بار گناه انكار و استهزا] مانند آنان خواهيد بود؛ يقينا خدا همه منافقان و كافران را در دوزخ گرد خواهد آورد.
ٱلَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمۡ فَإِن كَانَ لَكُمۡ فَتۡحٞ مِّنَ ٱللَّهِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡ وَ إِن كَانَ لِلۡكَٰفِرِينَ نَصِيبٞ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَيۡكُمۡ وَ نَمۡنَعۡكُم مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فَٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ لَن يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡكَٰفِرِينَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ سَبِيلًا
141آنان كه همواره حوادثى را براى شما انتظار مىبرند، اگر از سوى خدا برايتان فتح و پيروزى رسد، مىگويند: مگر ما با شما [در ميدان جنگ] نبوديم؟ [پس سهم ما را از غنايم جنگى بپردازيد.] و اگر براى كافران بهرهاى اندك [از غلبه و پيروزى] باشد، به آنان مىگويند: آيا [ما كه در ميان ارتش اسلام بوديم] بر شما چيره و مسلط نبوديم؟ [ولى ديديد كه ازضربه زدن به شما خوددارى كرديم] و شما را [ازآسيب و زيان مؤمنان] مانع مىشديم [پس سهم غنيمت ما را بدهيد.] خدا روز قيامت ميان شما داورى مىكند؛ و خدا هرگز هيچ راه سلطهاى به سود كافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است.
إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَ هُوَ خَٰدِعُهُمۡ وَ إِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ كُسَالَىٰ يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَ لَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا
142منافقان همواره با خدا نيرنگ مىكنند، و حال آنكه خدا كيفر دهنده نيرنگ آنان است. و هنگامى كه به نماز مىايستند، با كسالت مىايستند، و همواره در برابر مردم رياكارى مىكنند؛ و خدا را جز اندكى به ياد نمىآورند.
مُّذَبۡذَبِينَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ لَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَ لَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَ مَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِيلٗا
143منافقان ميان كفر و ايمان متحير و سرگردانند، نه [با تمام وجود] با مؤمنانند و نا با كافران. و هر كه را خدا [به كيفر اعمال زشتش] گمراه كند، هرگز براى او راهى [به سوى هدايت] نخواهى يافت.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡكَٰفِرِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ عَلَيۡكُمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِينًا
144اى اهل ايمان! كافران را به جاى مؤمنان، سرپرست و يار خود مگيريد. آيا مىخواهيد براى خدا بر ضد خودتان دليلى آشكار [نسبت به عذابتان در دنيا و آخرت] قرار دهيد؟!
إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ فِي ٱلدَّرۡكِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ وَ لَن تَجِدَ لَهُمۡ نَصِيرًا
145بىترديد منافقان در پايينترين طبقه از آتشاند، و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت.
إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَ أَصۡلَحُواْ وَ ٱعۡتَصَمُواْ بِٱللَّهِ وَ أَخۡلَصُواْ دِينَهُمۡ لِلَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَ سَوۡفَ يُؤۡتِ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَجۡرًا عَظِيمٗا
146مگر كسانى كه [از گناه بزرگ نفاق] توبه كردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و به خدا تمسك جستند، وعبادتشان را براى خدا خالص ساختند؛ پس آنان در زمره مؤمناناند، وخدا به زودى مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد داد.
مَّا يَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِكُمۡ إِن شَكَرۡتُمۡ وَ ءَامَنتُمۡ وَ كَانَ ٱللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمٗا
147اگر شما سپاسگزار [نعمت هاى بىشمار حق] باشيد و ايمان آوريد، خدا را با عذاب شما چه كار؟ خدا همواره پاداش دهنده و داناست.
لَّا يُحِبُّ ٱللَّهُ ٱلۡجَهۡرَ بِٱلسُّوٓءِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ وَ كَانَ ٱللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا
148خدا افشاى بدىهاى ديگران را دوست ندارد، جز براى كسى كه مورد ستم قرار گرفتهاست [كه بر ستمديده براى دفع ستم، افشاى بدىهاى ستمكار جايز است]؛ و خدا شنوا و داناست.
إِن تُبۡدُواْ خَيۡرًا أَوۡ تُخۡفُوهُ أَوۡ تَعۡفُواْ عَن سُوٓءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَفُوّٗا قَدِيرًا
149اگر كار خيرى را آشكار كنيد، يا آن راپنهان داريد، يا از بدى [ديگران] گذشت كنيد، [كارى مورد پسند خدا انجام دادهايد]؛ يقينا خدا [با قدرت داشتن بر انتقام] همواره گذشت كننده و تواناست.
إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَ رُسُلِهِۦ وَ يُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيۡنَ ٱللَّهِ وَ رُسُلِهِۦ وَ يَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَ نَكۡفُرُ بِبَعۡضٖ وَ يُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا
150بىترديد كسانى كه به خدا و پيامبرانش كافر مىشوند و مىخواهند ميان خدا و پيامبرانش [با ايمان آوردن به خدا و كفرورزى به پيامبران] جدايى اندازند، و مىگويند: به بعضى ايمان مىآوريم و به برخى كافر مىشويم و مىخواهند ميان كفر و ايمان راهى [خاص] برگزينند، [سبك مغز و بىشعورند.]
أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ حَقّٗا وَ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٗا مُّهِينٗا
151اينان در حقيقت كافرند؛ و ما براى كافران عذابى خوار كننده آماده كردهايم.
وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَ رُسُلِهِۦ وَ لَمۡ يُفَرِّقُواْ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ أُوْلَٰٓئِكَ سَوۡفَ يُؤۡتِيهِمۡ أُجُورَهُمۡ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا
152وكسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند و ميان هيچ يك از آنان جدايى نينداختند، خدا به زودى پاداششان را مىدهد؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
يَسَۡٔلُكَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيۡهِمۡ كِتَٰبٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَقَدۡ سَأَلُواْ مُوسَىٰٓ أَكۡبَرَ مِن ذَٰلِكَ فَقَالُوٓاْ أَرِنَا ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ بِظُلۡمِهِمۡ ثُمَّ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ فَعَفَوۡنَا عَن ذَٰلِكَ وَ ءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ سُلۡطَٰنٗا مُّبِينٗا
153اهل كتاب [بنا به خواست نامعقولشان] از تو مىخواهند كه از آسمان، كتابى براى آنان نازل كنى، البته [اين بازيگران زشت باطن] از موسى بزرگتر از آن را خواستند، و گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان ده. پس آنان را به كيفر ستمشان صاعقه فرو گرفت. باز پس از آنكه [بر وحدانيت حق و ضرورت خداپرستى] دلايل روشن براى آنان آمد، گوساله را به عنوان معبود گرفتند، و ما از اين [گناه بزرگ و زشت هم] گذشتيم و به موسى برهانى روشن و قدرتى آشكار داديم.
وَ رَفَعۡنَا فَوۡقَهُمُ ٱلطُّورَ بِمِيثَٰقِهِمۡ وَ قُلۡنَا لَهُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَ قُلۡنَا لَهُمۡ لَا تَعۡدُواْ فِي ٱلسَّبۡتِ وَ أَخَذۡنَا مِنۡهُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا
154و كوه طور را به سبب پيمانشان [به پذيرفتن تورات، عمل به آن و ايمان به موسى] برفرازشان برافراشتيم، و به آنان گفتيم: با تواضع و فروتنى و سجدهكنان، از دروازه [شهر يا در معبد] درآييد. و [نيز] به آنان گفتيم: روز شنبه [از حكم حرمت صيد ماهى] تجاوز نكنيد. و از آنان [براى اجراى احكام تورات و فرمانهاى موسى] پيمانى محكم و استوار گرفتيم.
فَبِمَا نَقۡضِهِم مِّيثَٰقَهُمۡ وَ كُفۡرِهِم بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَ قَتۡلِهِمُ ٱلۡأَنۢبِيَآءَ بِغَيۡرِ حَقّٖ وَ قَوۡلِهِمۡ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢ بَلۡ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَيۡهَا بِكُفۡرِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِيلٗا
155پس به كيفر پيمانشكنى آنان و كفرشان به آيات خدا، و به ناحق كشتن پيامبران، و گفتار [بىپايه و باطل] شان كه: دلهاى ما در پوشش و حجاب است [از اين رو سخن حق را درك نمىكنيم، لعنتشان كرديم؛] بلكه به سبب كفرشان بر دلهايشان مهر [محروميت از فهم معارف] زديم؛ به همين سبب جز اندكى ايمان نمىآورند.
وَ بِكُفۡرِهِمۡ وَ قَوۡلِهِمۡ عَلَىٰ مَرۡيَمَ بُهۡتَٰنًا عَظِيمٗا
156و [نيز] به سبب كفرشان [به نبوت عيسى] و گفتارشان بر مريم [پاكدامن و آراسته به عفت] كه افترا و بهتان بزرگى بود [لعنتشان كرديم.]
وَ قَوۡلِهِمۡ إِنَّا قَتَلۡنَا ٱلۡمَسِيحَ عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَٰكِن شُبِّهَ لَهُمۡ وَ إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّ وَ مَا قَتَلُوهُ يَقِينَۢا
157و به سبب گفتار [سراسر دروغ] شان كه: ما عيسى بن مريم فرستاده خدا را كشتيم. در صورتى كه او رانكشتند و به دار نياويختند، بلكه بر آنان مشتبه شد [به اين خاطر شخصى را به گمان اينكه عيسى است به دار آويختند و كشتند]؛ و كسانى كه درباره او اختلاف كردند، نسبت به وضع وحال او در شك هستند، و جز پيروى از گمان و وهم، هيچ آگاهى و علمى به آن ندارند، و يقينا او را نكشتند.
بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا
158بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد؛ و خدا همواره تواناى شكستناپذير و حكيم است.
وَ إِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦ وَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا
159و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر آنكه پيش از مرگش [كه لحظه روشن شدن حقايق است] به مسيح ايمان مىآورد [كه: او فرستاده خدا، بنده او و مژده دهنده به ظهور پيامبر اسلام است، ولى ايمان در آن لحظه سودبخش نيست] و مسيح روز قيامت بر [عقايد و اعمال] آنان گواه است.
فَبِظُلۡمٖ مِّنَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا عَلَيۡهِمۡ طَيِّبَٰتٍ أُحِلَّتۡ لَهُمۡ وَ بِصَدِّهِمۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ كَثِيرٗا
160پس به كيفر ستمى كه يهوديان [به آيات خدا و بر خود و ديگران] روا داشتند، و به سزاى آنكه بسيارى از مردم را از راه خدا بازداشتند، چيزهاى پاكيزهاى را كه بر آنان حلال شده بود [مانند صيد ماهى و خوردن چربى و شير و گوشت حيوانات] حرام كرديم.
وَ أَخۡذِهِمُ ٱلرِّبَوٰاْ وَ قَدۡ نُهُواْ عَنۡهُ وَ أَكۡلِهِمۡ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا
161و [نيز به سبب] ربا گرفتنشان با آنكه از آن نهى شده بودند، و خوردن اموال مردم به باطل و نامشروع [پاكيزههاى حلال شده را بر آنان حرام كرديم] و ما براى كافران عذابى دردناك آماده كردهايم.
لَّٰكِنِ ٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ مِنۡهُمۡ وَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ يُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَ مَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ وَ ٱلۡمُقِيمِينَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ٱلۡمُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أُوْلَٰٓئِكَ سَنُؤۡتِيهِمۡ أَجۡرًا عَظِيمًا
162ولى از ميان آنان، استواران در دانش، مؤمنان [از يارانت]، [به ويژه] نمازگزاران، زكات دهندگان و ايمان آورندگان به خدا و روز قيامت به آنچه بر تو و پيش از تو نازل شده ايمان مىآورند؛ كه به زودى همه آنان را پاداشى بزرگ خواهيم داد.
إِنَّآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ كَمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ نُوحٖ وَ ٱلنَّبِيِّۧنَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَ إِسۡمَٰعِيلَ وَ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ ٱلۡأَسۡبَاطِ وَ عِيسَىٰ وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هَٰرُونَ وَ سُلَيۡمَٰنَ وَ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا
163ما به تو وحى كرديم، همان گونه كه به نوح و پيامبران پس از او وحى كرديم؛ و به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوتشان] و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان نيز وحى نموديم؛ و به داود، زبور داديم.
وَ رُسُلٗا قَدۡ قَصَصۡنَٰهُمۡ عَلَيۡكَ مِن قَبۡلُ وَ رُسُلٗا لَّمۡ نَقۡصُصۡهُمۡ عَلَيۡكَ وَ كَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكۡلِيمٗا
164و به پيامبرانى [وحى كرديم] كه سرگذشت آنان را پيش از اين براى توگفتيم، و پيامبرانى [را برانگيختهايم] كه سرگذشتشان را براى تو حكايت نكردهايم. و خدا با موسى به صورتى ويژه و بىواسطه سخن گفت.
رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا
165پيامبرانى كه مژدهرسان و بيمدهنده بودند تا مردم را [در دنيا و آخرت در برابر خدا] پس از فرستادن پيامبران، عذر و بهانه و حجتى نباشد؛ و خدا همواره تواناى شكستناپذير و حكيم است.
لَّٰكِنِ ٱللَّهُ يَشۡهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَيۡكَ أَنزَلَهُۥ بِعِلۡمِهِۦ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَشۡهَدُونَ وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدًا
166ولى [در برابر كبرورزى و لجاجت اهل كتاب، كه به حقانيت قرآن و رسالت تو گواهى نمىدهند] خدا به آنچه بر تو نازل كرده گواهى مىدهد كه آن را به علم و دانش خود نازل كرده، و [نيز] فرشتگان هم گواهى مىدهند، گرچه گواهى خدا كافى است.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ صَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ قَدۡ ضَلُّواْ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا
167مسلما كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند، يقينا به گمراهى دور و درازى دچار شدهاند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ ظَلَمُواْ لَمۡ يَكُنِ ٱللَّهُ لِيَغۡفِرَ لَهُمۡ وَ لَا لِيَهۡدِيَهُمۡ طَرِيقًا
168بىترديد كسانى كه كافر شدند و [به آيات الهى، به خود و به ديگران] ستم ورزيدند، خدا بر آن نيست كه آنان را بيامرزد و به راهى [مستقيم و استوار] هدايت كند.
إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗا وَ كَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا
169مگر به راه دوزخ كه در آن جاودانهاند؛ و اين كار بر خدا آسان است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلرَّسُولُ بِٱلۡحَقِّ مِن رَّبِّكُمۡ فََٔامِنُواْ خَيۡرٗا لَّكُمۡ وَ إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ كَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا
170اى مردم! البته پيامبرى از سوى پروردگارتان به درستى و راستى به سوى شما آمد؛ پس به او ايمان آوريد كه به خير شماست. و اگر كفر ورزيد [بدانيد كه خدا از شما و ايمانتان بىنياز است] زيرا آنچه در آسمانها و زمين است، در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست، و خدا همواره دانا و حكيم است.
يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ وَ لَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ إِنَّمَا ٱلۡمَسِيحُ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَ كَلِمَتُهُۥٓ أَلۡقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرۡيَمَ وَ رُوحٞ مِّنۡهُ فََٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَ رُسُلِهِۦ وَ لَا تَقُولُواْ ثَلَٰثَةٌ ٱنتَهُواْ خَيۡرٗا لَّكُمۡ إِنَّمَا ٱللَّهُ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ سُبۡحَٰنَهُۥٓ أَن يَكُونَ لَهُۥ وَلَدٞۘ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ كَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا
171اى اهل كتاب! در دين خود غلو [و افراط] نورزيد، [و از چهارچوب آيات نازل شده از سوى خدا و آنچه پيامبران به شما آموختهاند، خارج نشويد] و نسبت به خدا جز حق مگوييد. جز اين نيست كه مسيح عيسى بن مريم فرستاده خدا و كلمه اوست كه به مريم القا كرد و [اين بنده پاك و خالص] روحى از سوى اوست؛ پس به خدا و فرستادگانش ايمان آوريد، و مگوييد: [خدا] تركيبى از سه حقيقت [اب، ابن و روح القدس] است. [از اين عقيده باطل] خوددارى كنيد كه به خير شماست. جز اين نيست كه خدا معبودى يگانه است. منزه و پاك است از اينكه فرزندى براى او باشد. آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست، و خدا از نظر كارسازى [همه امور آفرينش] كافى است.
لَّن يَسۡتَنكِفَ ٱلۡمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبۡدٗا لِّلَّهِ وَ لَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ وَ مَن يَسۡتَنكِفۡ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَ يَسۡتَكۡبِرۡ فَسَيَحۡشُرُهُمۡ إِلَيۡهِ جَمِيعٗا
172مسيح از اينكه بنده خدا باشد، هرگز امتناع ندارد، و فرشتگان مقرب هم امتناع ندارند؛ و كسانى كه از بندگى او امتناع كنند و تكبر ورزند، به زودى همه آنان را [براى حسابرسى] به سوى خود گردآورى خواهد كرد.
فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَيُوَفِّيهِمۡ أُجُورَهُمۡ وَ يَزِيدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦ وَ أَمَّا ٱلَّذِينَ ٱسۡتَنكَفُواْ وَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ فَيُعَذِّبُهُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا وَ لَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٗا وَ لَا نَصِيرٗا
173اما كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاداششان را به طور كامل مىدهد، و از فضل و احسانش بر آنان مىافزايد؛ و اما كسانى كه [از ايمان و عمل شايسته] امتناع كردند و تكبر ورزيدند، به عذاب دردناكى عذاب مىكند؛ و براى خود جز خدا سرپرست و ياورى نخواهند يافت.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُم بُرۡهَٰنٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ نُورٗا مُّبِينٗا
174اى مردم! يقينا از سوى پروردگارتان براى شما برهان [و دليلى چون پيامبر و معجزاتش] آمد؛ و نور روشنگرى [مانند قرآن] به سوى شما نازل كرديم.
فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَ ٱعۡتَصَمُواْ بِهِۦ فَسَيُدۡخِلُهُمۡ فِي رَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَ فَضۡلٖ وَ يَهۡدِيهِمۡ إِلَيۡهِ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا
175اما كسانى كه به خدا ايمان آوردند و به او تمسك جستند، به زودى آنان را در رحمت و فضلى از سوى خود درآورد، و به راهى راست به سوى خود راهنمايى مىكند.
يَسۡتَفۡتُونَكَ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِي ٱلۡكَلَٰلَةِ إِنِ ٱمۡرُؤٌاْ هَلَكَ لَيۡسَ لَهُۥ وَلَدٞ وَ لَهُۥٓ أُخۡتٞ فَلَهَا نِصۡفُ مَا تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمۡ يَكُن لَّهَا وَلَدٞ فَإِن كَانَتَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَلَهُمَا ٱلثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِن كَانُوٓاْ إِخۡوَةٗ رِّجَالٗا وَ نِسَآءٗ فَلِلذَّكَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ أَن تَضِلُّواْ وَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ
176از تو درباره كلاله [يعنى ميراث برادران و خواهران] فتوا مىخواهند، بگو: خدا درباره كلاله به شما فتوا مىدهد: اگر مردى كه فرزند ندارد، از دنيا برود وبراى او خواهرى باشد، نصف ميراثى را كه از او به جا مانده خواهر به ارث مىبرد، و اگر خواهرى از دنيا برود و وارثش فقط يك برادر باشد، همه ميراث به جا مانده خواهر را برادرش به ارث مىبرد، و اگر خواهران ميت دو نفر باشند، دو سوم ميراث به جا مانده را ارث مىبرند، و اگر خواهران و برادران متعدد باشند، سهم ارث براى مرد مانند دو زن است. خدا [احكامش را] براى شما بيان مىكند تا گمراه نشويد؛ و خدا به همه چيز داناست.